جماعت اخوان و روافض

جماعت اخوان و  روافض

جماعت ضاله اخوان-و فرزندش حرکت حماس-هم پیمانان و مزدوران شیعیان رافضی در ایران و جهان، هستند و بلکه آنان ستون پنجم روافض و تشیع در بلاد اسلام می باشند.و این حقیقتی است که با ادله محکمی به اثبات رسیده است.جماعت اخوان روافض را به صفوف خود وارد کرده است و به زبان مزدور مجوس روافض مرشد عام جماعت اخوان «مهدی عاکف» از گسترش تشیع رافضی در کشورهای مسلمان نشین استقبال می کند و در نظر حسن البنا اختلافات ما با شیعیان رافضی از اموری است که می توان در آن موارد بین تشیع و اهل سنت نزدیک شد!! و حرکت حماس –که شاخه ای از جماعت اخوان المسلمین است-با روافض موالات کرده و رهبرش می گوید که او فرزند روحی خمینی رافضی است .

و این هم ادله آنچه گذشت:

عمر تلمسانی(یکی ازمرشدین اخوان)در کتاب :ذکریات لا مذکرات»صفحه249 چنین نقل می کند که:حسن البنا رضوان الله علیه گفت:«بدانید که اهل سنت و اهل تشیع مسلمان هستند و کلمه لا اله الا الله محمد رسول الله آنها را کنار هم جمع می کند و این اصل عقیده است و اهل سنت و اهل تشیع در آن مساوی هستند و اما اختلافات بین این دو از اموری هستند که علی رغم آنها می توان بین آن دو تقریب ایجاد کرد.».

سبحان الله العظیم! آیا تکفیر صحابه و امهات المؤمنین و طعنه به ناموس و همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم از سوی این زندیقان و اعتقاد به تحریف قرآن و انکار کامل سنت و پوشاندن صفات الوهیت به دوازده امامشان…وسایر کفریاتشان از اموری هستند که علی رغم آنها می توان بین آن دو تقریب ایجاد کرد ؟!!!

از آنچه گذشت به وضوح ثابت می شود که اخوان به نصرت عقیده خبیث شیعیان رافضی دعوت می دهند بلکه می توان گفت که اخوان هم پیمانان و مزدوران ایران هستند و بلکه میتوان گفت که آنها متأسفانه ستون پنجم شیعه روافض  در بلاد مسلمین می باشند.

مضمون و خلاصه تصریحات حسن البنا در قدیم و رهبران اخوان در زمان حال و مرشدشان و محمد سلیم العوا اینست که آنان می گویند:شیعه برادران ما هستند و اختلاف بین اهل سنت و شیعه امامیه رافضه، در فرعیات است نه دراصول!!!!!! و اختلاف بین اهل سنت و تشیع مانند اختلاف بین پیروان مذاهب اربعه است یعنی مانند اختلاف بین شافعی و مالکی.

باید دانست که این اعتقاد یعنی عقیده تقریب بین اهل سنت و تشیع از اصول مذهب منحرف اخوان می باشد و می توان به سهولت راز علاقه حسن البنا برای تقریب با رافضیان شیعه را دریافت و آن اینکه حسن البنا صوفی و در طریقت حصافی شاذلی بوده است و صوفیه از میان فرق اهل بدعت نزدیکترین فرقه به روافض می باشند، و علاوه بر آن حسن البنا و جماعت اخوان می خواهند جمیع فرق ضاله را به جماعتشان وارد کنند تا هدف اصلی خود را که برپایی دولت خرافات و بدعت که با تمام فرق ضاله واهل بدعت دوستی دارد است،را تحقق بخشند.

عمر تلمسانی در مجله الدعوة شماره 105 می گوید:«تقریب بین شیعه و اهل سنت وظیفه واجب فقهاء در این زمان می باشد».

و نیز می گوید:«رابطه اخوان با رهبران شیعه سست نشد و با آیت الله کاشانی تماس گرفتند و نواب صفوی را درمصرمهمان کردند،همه این کارها را اخوان انجام داد نه برای اینکه شیعه را به ترک مذهبشان وا دارند بلکه برای هدف با ارزشی انجام دادند که اسلامشان آنها را بدان فرا می خواند و آن؛تلاش برای تقریب بین مذاهب اسلامی تا آخرین حد ممکن،بود».

سالم البهنساوی-یکی ازاندیشمندان اخوان المسلمین-درکتاب «السنة المفتری علیها»صفحه57 می گوید:«از زمانی که جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی که امام البنا و امام قمی در آن نقش فعالی داشتند، تشکیل شد،تعاون و همکاری بین اخوان المسلمین و شیعه برقرار است و این روابط منجر به دیدار امام نواب صفوی از قاهره در سال 1945میلادی گردید».

نیز سالم بهنساوی در همان صفحه  می گوید:« و از این تعجبی نباید کرد چون منهج های این دو جماعت به این تعاون منجر می شود».

زینب الغزالی میگوید:«من تجربه شخصی در این مسأله دارم؛قبل از سال 1958 میلادی جماعت تقریب بین مذاهب موجود بود که  شیخ محمود شلتوت –شیخ الأزهر در زمان خود- و شیخ قمی –رافضی-بر آن نظارت داشتند،من در این جماعت به تشویق امام شهید حسن البنا مشارکت داشتم.در نظر ایشان مسلمانان اهل سنت و تشیع، امت واحدی هستند و اختلافات مذهبی وحدت امت را از بین نمی برد و همه اخوان در این جماعت همکاری می کردند».[مراجعه شود به الأجوبة السدیدة ص87].

این اقوال و بسیاری از اقوال دیگر مانند آن،به وضوح روشن می کند که دعوت رهبران بزرگ اخوان المسلمین عبارت است از:دعوت تقریب بین اهل سنت و روافض که روافض آن را بنیان نهادند،بلکه کارشان به جایی رسید که  شیخ الأزهر محمود شلتوت فتوای باطل خود را مبنی بر «جواز تعبد با مذهب جعفری رافضی»را صادر کرد همانطور که درکتاب «مسألة التقریب تألیف القفاری» جلد 2صفحه182 آمده است.

گمراهی جماعت اخوان به جایی رسید که برخی از منتسبین به آن مانند «یوسف العظم اردنی»خواستار  آن شد که خمینی زندیق، امام و خلیفه مسلمین باشد. یوسف العظم می گوید:

بالخمینی زعیماً و امام……………..هد صرح الظلم لا یخشی الحمام

قدمنحناه وشاحاً و وسام………….من دمانا و مضینا للأمام

ندمر الشرک و نجتاح الظلام………لیعود الکون نوراً و سلام

(قصیده یوسف العظم که درآن به بیعت با خمینی فرا می خواند!!)

ترجمه شعر: با خمینی که رهبر و امام است،درمقابل ظلم ایستاده و از مرگ نمی ترسد،به او از خون خود نشان شجاعت و مدال شایستگی و افتخار را اعطا کردیم و به جلو پیش رفیتم،شرک را نابود می کنیم و ظلم را می شکافیم،تا دنیا دوباره پر از نور وصلح و سلامتی شود».

من بار دیگر می پرسم؛آیا این دعوتی نیست برای نصرت عقیده شیعه و تضلیل و خیانت به مسلمین و موحدین.این سخنان در حالی به آنان گفته می شود که شیعه در عقیده شان و در کتب قدیم و کنونیشان، تمام صحابه را جز عده ای انگشت شماره که بیشتر از ده نفر نمی شود را تکفیر می کنند،و نیز یکی از اعتقادات آنان تکفیر امهات المؤمنین می باشد و نیز اتهام ام المؤمنین عائشه رضی الله عنها(العیاذ بالله)کسی که در قران از بالای هفت آسمان تبرئه شده است،ولی این زندیقان او را به فاحشه متهم می کنند(العیاذ بالله) و نیز یکی دیگر از عقائد شیعه  اعتقاد به تحریف قرآن و انکارکام لسنت می باشد……و بسیاری دیگر از عقائد کفری در عقیده شیعه که هم پیمانان اخوان المسلمین هستند،وجود دارد.

من بار دیگر از اخوان المسلمین می پرسم،وقتی اخوان برای تأیید حسن نصرالله رافضی خبیث، تظاهرات به راه انداخته و تصاویرش را بالای دست می برند،چرا اخوان المسلمین وقتی روزنامه الغد(عربی)-و روزنامه وطن امروز و صبح صادق در ایران-به عائشه و صحابه ناسزا گفتند،تظاهرات مشابهی راه اندازی نکردند؟آیا حسن نصر الله خبیث نجس رافضی مهمتر از طاهره مؤمنه ام المؤمنین عائشه همسر و محبوب رسول الله صلی الله علیه وسلم،است؟

و آیا آن رافضی خبیث مهمتر از اصحاب رسول الله صلی الله علیه سلم است؟

و آیا به خاطر اینکه ایمن نور سکولار رئیس روزنامه الغد،در انتخابات هم پیمان اخوان المسلمین بود و پیروانش را به رأی انداختن برای اخوان دستورداده بود،چنین کاری انجام ندادند؟

آیا قضیه در نظر اخوان ،عقیده نیست و فقط تحالفات سیاسی مهم است و در نظر آنان هدف وسیله را توجیه می کند تا به حکومت برسند؟

دکتر عز الدین ابراهیم در کتاب»موقف علماء المسلمین من الشیعة و الثورة الإسلامیة»صفحه15می گوید:«امام شهید حسن البنا در این راه تلاش بسیاری کرد،آنچه که دکتر اسحاق موسی الحسینی در کتابش با عنوان»الإخوان المسلمون کبری الحرکات الإسلامیةالحدیثة»روایت می کند این مطلب را ثابت می کند؛او می گوید:»برخی از طلاب شیعه ای که درمصر تحصیل می کردندبه جماعت اخوان المسلمین پیوستند«،و مشهور است که صفوف اخوان المسلمین درعراق بسیاری از شیعیان دوازده امامی را وارد خود کرده بود، و هنگامی که نواب صفوی از سوریه دیدار کرده و دکتر مصطفی السباعی ناظر عام اخوان المسلمین،را ملاقات کرد،دکتر سباعی با او درد دل کرد که برخی از جوانان شیعه به جنبشهای سکولار و وطنی می پیوندند،نواب بالای منبری رفت و جلوی انبوهی از جوانان شیعه و سنی گفت:«هر کس می خواهد جعفری حقیقی باشد،باید به صفوف اخوان المسلمین بپیوندد».

و نیز همه می دانند که تعداد زیادی از اخوان المسلمین در یمن شمالی از شیعیان هستند.

خالدمشعل رهبر جنش حماس می گوید:حماس فرزند روحی امام خمینی است.

http://www.mehrnews.com/ar/NewsDetail.aspx?NewsID=294030

خبرگذاری ایرانی مهر گزارش کرده است که :«رییس مکتب سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین،طی دیداری که با سید حسن خمینی نوه امام راحل داشت،حماس را فرزند روحی امام خمینی(رض)به شمارآورد».

این خبرگزاری می گوید:«خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حرکت مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) در این دیداری که روز چهارشنبه انجام گرفت،بعد از گذاردن حلقه های گل روی مرقد مطهر امام خمینی(قدس سره الشریف)،برنقشی که مؤسس جمهوری اسلامی ایران در بیداری ملتهای اسلامی داشته،تأکید نمود».

مشاور اسماعیل هنیه نخست وزیر حکومت حماس که دکتر احمد یوسف نامیده می شود،در کنفرانسی خبری عنوان می کند:«چه عیبی دارد که شیعه باشی؟شیعیان امروزی عزت و افتخار این زمان هستند،…من همیشه این احساس را داشته ام که فلسطین در هر خانه ای در ایران سکنا دارد. من هرگز آن سخنان روح بخش یکی از رهبران حزب الله را فراموش نمی کنم که هنگامی که به ملاقات جناب حسن نصرالله می رفتم در مسیرم با من همراهی کرده و به می گفت:»ما با محبت فلسطین تربیت شدهایم،درلبنان می جنگیم اما چشمانمان به سوی مسجد الأقصی می باشد،دلهایمان جایگاه قدس است،و همه این قربانی ها فدای آن باد» این کلمات و روحشان را از جناب علامه محمد حسین فضل الله نیز شنیدم وقتی که دردفترش با او ملاقات کردم،ایشان گفتند:فلسطین و مسجد الأقصی هدف اصلی تمام تلاشهای ایران و حزب الله است».

http://www.paltimes.net/arabic/?action=detile&detileid=10579

این سخنان بسیار خطرناک است و توجه کنید که سخنگوی رسمی اسماعیل هنیه حاکم کنونی غزه چنین سخنی می گوید که شیعه بودن هیچ مشکلی ندارد و شیعه ها در نظر او  عزتمندترین انسانها هستند.

خب!من سؤالی دارم و جواب مستقیم می خواهم بله یا نه:

1-آیا حاکمی که این سخنی که گذشت را می گوید ،مانع ساخت حسینه ها خواهد شد و یا اینکه از ساخت آنها استقبال می کند؟

2-آیا حاکمی که آن سخن را می گوید،از تبلیغ مذهب شیعه در فلسطین ممانعت خواهد کرد یا اینکه از آن استقبال می کند بر این اساس که شیعه-درنظر جماعت ضاله اخوان-یکی ازمذاهب فقهی اسلامی است؟

برادرانم؛قضیه از تصریحات رهبران حماس که دائم تکرار می شود،بزرگتر است،قضیه از این بزرگتراست،حماس به مبانی جماعت ضاله اخوان  که بین سنی وشیعه فرقی قائل نیست،معتقد است،این عقیده و اصلی است در جماعت اخوان و فرزندش جماعت حماس.

خلاصه این نکته اینست که به جرأت می توان گفت که جماعت ضاله منحرف اخوان،مزدور شیعیان رافضی مجوسی درکشورهای مسلمان نشین است و نیز می توان گفت که این جماعت ضاله ستون پنجم شیعه رافضه در بلاد مسلمین است،و اگر کسی بعد از این همه دلیل و مدرک که ذکر کردیم ،باز این را باور نمی کند،این فاجعه و مصیبت کبری را تقدیم او می کنم؛مهدی عاکف مرشد عام جماعت اخوان در مصر و جهان، از گسترش مذهب شیعه در بلاد مسلمین استقبال می کند:یعنی از دعوت و تبلیغ  روافض برای نشرمذهب کفریشان بین مسلمین استقبال می کند ،او این سخن را در مصاحبه ای که با روزنامه النهار کویتی انجام داد،گفت؛از این مزدور مجوس روافض (مهدی عاکف) مرشد عام جماعت ضاله اخوان سؤال شد که :آیا از گسترش تشیع درمنطقه استقبال می کنید؟

مهادی عاکف مزدور مجوس روافض درجواب گفت: «گسترش تشیع به نظرمن مانعی ندارد،ما 56 دولت سنی در سازمان کنفرانس اسلامی داریم،پس چرا این همه از ایران که تنها دولت شیعی درجهان است ترسیده می شود،آیا حسن نصرالله شیعه نیست،آیا مردم او را در جنگش ضد اسرائیل درتابستان 2006 تأیید نکردند».

http://www.annaharkw.com/annahar/Article.aspx?id=113158&search****=%DA%C7%DF%DD

http://www.almesryoon.com/ShowDetails.asp?NewID=57931&Page=1

http://www.alarabiya.net/articles/2008/12/25/62766.html

سپس در مصاحبه دیگری که روزنامه الشرق الأسط با او انجام داد بر گفته هایش در مصاحبه با روزنامه النهار تأکید کرد و اضافه کرد که« همانطور که برنامه اتمی ایران را تأیید می کنم حتی اگر به منظور ساخت بمب اتمی باشد».

روزنامه الشرق الأوسط از عاکف می پرسد که آیا جواب او در آن مصاحبه تحریف شده و یا به اشتباه فهمیده شده بود؟او درجواب می گوید:«نه،جواب درست بود و تحریفی رخ نداده بود».و اشاره کرد که آنچه گفته بود«تأییدی عام برای مبدئی عام بوده است».

http://www.aawsat.com/details.asp?section=1&article=500303&issueno=10985

یوسف ندا از رهبران اخوان المسلمین به شدت از شیعه دفاع کرده و تأکید می کند که طعنه به  آبروی ام المؤمنین و ناسزاگویی بزرگان صحابه از فروع دین است!!!

فتحی جندی در»المصریون»به تاریخ18/2/2009 نوشت:

یوسف ندا ، مسؤول سابق روابط بین الملل درجماعت اخوان المسلمین انتقادات سختی را متوجه کسانی کرد که اندیشه تشیع را مورد هجوم قرار می دهند.و تکفیر شیعه توسط برخی از علمای اهلسنت را رد کرد و مذهب «دوازده امامی»(شیعه ایران)را مذهبی اسلامی به شمار آورده و تعبد به آن را جایز دانست همانطور که اهل سنت چهار مذهب داشته و با آنها تعبد می کنند.علی رغم اینکه اعتراف داشت که شیعیان اشتباهات بزرگی در رابطه با طعنه به ام المؤمنین عائشه رضی الله عنها و تکفیر صحابه کرام مرتکب شده اند و مخالف خود را در این امور ابراز اشت اما با این حال این عقائد آنان را مستوجب حکم کفر بر آنان نمی داند و می گوید:ازاصول فکری اخوان اینست که «اختلاف در فروع کسی را کافر نمی کند» و اختلاف با تشیع نیز ربطی به قواعد و اصول دین ندارد.

http://www.almesryoon.com/ShowDetails.asp?NewID=60326&Page=1

لازم به ذکراست که یوسف ندا که ازسال 1960 درخارج از مصربسر می برد یکی از اولین رهبران اخوان ازنسل اول این جماعت بوده و سالهای طولانی مسؤولیت سازمان بین المللی اخوان را به عهده داشت و سازمان دهنده روابط اخوان با انقلاب ایران به شمار می رود. و نیز یوسف ندا رییس مجلس مدیریت»بانک تقوی»می باشد و این بانک منبع بین المللی تأمین بودجه جماعت اخوان ضاله است.

منبع:منتدیات الفلوجة الأسلامیة